سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آزادی

بهترین راه حل

پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.
آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید».
پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند.
نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت، در را هل داد،
باز شد و بیرون رفت!
و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد!
که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.
وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته.
من نخست وزیرم را انتخاب کردم». آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند:
«چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد، او فقط در گوشه ای نشسته بود. او چگونه توانست
مسئله را حل کند؟» مرد گفت: «مسئله ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین
سؤال و نکته ی اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه ای که این احساس را کردم فقط در سکوت مراقبه کردم. کاملأ ساکت شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟
نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسأله ای وجود دارد، چگونه می توان آن را حل کرد؟ اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به قهقرا خواهی رفت؛
هرگز از آن بیرون نخواهی رفت. پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه و دیدم قفل باز است».
پادشاه گفت: «آری، کلک در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید؛ در همین جا نکته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید نمی توانستید آن را حل کنید.
این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد.

این دقیقا مشابه وضعیت بشریت است، چون این در هرگز بسته نبوده است........


+نوشته شده در شنبه 90/9/26ساعت 6:56 عصرتوسط taranom | نظرات ()

سعی کن حرص و طمع خانه خرابت نکند / غافل از واقعه روز حسابت نکند

ای که دم می زنی از عشق حسین بن علی / آنچنان باش که ارباب جوابت نکند . . . 

قلبها برای آرامش

دستها برای حک کردن عشق بر روی سینه

عقل در انتظار جنون

نفس ها به شماره افتاده

آری "محرم" آمده . . .

 

 

 

 

 


+نوشته شده در پنج شنبه 90/9/17ساعت 8:16 عصرتوسط taranom | نظرات ()

اول قدم آنست که او را یابی

آخر قدم آنست که با او باشی.

فرارسیدن محرم سالار شهیدان تسلیت باد.


+نوشته شده در پنج شنبه 90/9/3ساعت 12:10 صبحتوسط taranom | نظرات ()

بیانات امام خمینی(ره) در مورد ورزش

امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی

نعمت ورزش کردن

من خودم ورزشکار نیستم اما ورزشکارها را دوست دارم «اُحب الصالحین و لست منهم».

از خدای تبارک و تعالی خواهانم که شما جوان ها را که ذخیره ی این کشور هستید و مایه ی امید ملت و اسلام هستید هرچه بیشتر موفق کند که در همه ی ابعاد انسانی ورزش کنید. یک بعدش این بعدی است که شما متخصص در آن هستید و امید است که بعدهای دیگری هم که انسان دارد و انسانیت دارد در شما رشد کند.

ورزشکارها همیشه اینطور بودند که یک روح سالمی داشتند، از باب اینکه توجه به شهوات و لذات نداشتند، توجه به یک فعالیت جسمی داشتند که عقل سالم در بدن سالم است.

شما اگر دقت کنید در حال جامعه ها و طبقات جامعه می بینید که آن هایی که در عیش و عشرت می گذرانند، حقیقتاً عیش و عشرت نیست؛ بدنها افسرده، روحها پژمرده و کسالت سرتا پای آنها را گرفته است. اگر دو ساعت عشرت می کنند، بیست و دو ساعت در ناراحتی او هستند. آنهایی که اهل خدا هستند، توجه به خدا دارند، ورزش جسمی می کنند و ورزش روحی؛ آنها در تمام مدت، اشخاصی هستند که پژمردگی و افسردگی در آنها نیست، و این یک نعمتی است از خدای تبارک و تعالی، که خداوند نصیب همه بکند، ان شاءالله.

ورزشکاران نمونه و صدور انقلاب

شما نمونه باشید در کشورهای دیگر، که شماها از جمهوری اسلامی هستید. ما امروز احتیاج به این داریم که اسلام را در هر جا تقویت کنیم و درهر جا پیاده کنیم و از مملکت خودمان اسلام را به جاهای دیگر به آن معنایی که در مملکت الان حاصل شده است صادر کنیم و یکی از وجه صدورش همین شما جوانها هستید که در سایر کشورها که می روید، جمعیتهای زیادی به تماشای شما و قدرتهای شما می آیند. باید طوری بکنید که این جمعیتهای زیاد را دعوت کنید عملاً به اسلام. در اعمالتان، در رفتارتان، در کردارتان طوری باشید که نمونه باشد برای جمهوری اسلامی، و جمهوری اسلامی با شما به جاهای دیگر هم ان شاءالله برود.

ملتها دوستدار حق و ارزشهای انسانی هستند

همه موفق و مؤید باشید و ادامه بدهید به کارتان و همان طوری که در ورزشکاری دارید قدم بر می دارید، برای ملتتان هم قدم بردارید و این هم برای ملت است،… شما بازوان قدرتمند این جامعه هستید…

ملتها با حق اند، ملتها با چیزهایی هستند که ارزشهای انسانی است. این دولتها هستند که بسیاری از آنها از این ارزشهای انسانی هیچ اطلاعی ندارند. شما هم وقتی که آنجاها می روید با ملتها تماس دارید و ملتها به تماشای شما می آیند. همان طوری که عرضه می دارید ارزشهای بدنی خودتان را، قدرتهای بدنی خودتان را و برای ایران ارزش قائل می شوید و ارزش ایران را به آنها حکایت و نمایش می دهید، ارزشهای اخلاقی، ارزشهای اعمالی، ارزشهای عقیدتی، اینها هم توسط خود شما ان شاءالله در آنجاها منتشر بشود. و در اینجا هم که هستید به خدمت این جامعه باشید.

جامعه ی ما احتیاج به جوانها دارد و خدمت جوانها. اسلام امروز احتیاج دارد به اینکه این جوانها که در اینجا هستند و زورمند و قدرتمند هستند و قدرت روحی هم دارند، اینها همه کوشش کنند تا این کشور از شر مفسدین نجات پیدا کند. خداوند همه شما را موفق و مؤید و منصور کند و برای ما نگه دارد.


+نوشته شده در سه شنبه 90/9/1ساعت 10:49 صبحتوسط taranom | نظرات ()

قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی؛ کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن. از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم، اشکهایی را بریز که من ریختم، دردها و خوشیهای من را تجربه کن، سالهایی را بگذران که من گذراندم، روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم، دوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزن... همانطور که من انجام دادم. بعد... بعد آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی... سراینده: ناشناس


+نوشته شده در یکشنبه 90/8/29ساعت 11:13 عصرتوسط taranom | نظرات ()

  گرانبهاترین داشته ها

  شیوانا از راهی می گذشت. متوجه شد جمعیتی دور مجروحی جمع شده اند و با خوشحالی به او نگاه می کنند و هیچ کمکی به او نمی کنند. شیوانا با تعجب خود را از لابلای جمعیت به مجروح رساند و دید او مردی است میانسال و درشت هیکل که از اسب بر زمین سقوط کرده و آسیب سختی دیده است. شیوانا با تعجب از مردم پرسید:" چرا به او کمک نمی کنید و او را به طبیب نمی رسانید؟"

یکی از بین جمعیت با خوشحالی گفت:" استاد! شما نمی دانید این آدم چقدر پست و رذل است. او باج گیری است که به همه مردم این دیار ظلم روا داشته و هیچ کس از شر اذیت های او در امان نبوده است. او چون دوست کدخدا و افسرامپراتور است هرکاری دلش می خواهد انجام می دهد و هیچ کس هم جرات نمی کند اعتراض کند. الان هم از بس به اسب بیچاره شلاق زد اسب رم کرد و او را این چنین بر زمین کوبید. ما از این بابت بسیار خوشحالیم و امیدواریم که اسب برگردد و باز هم او را بزند.شیوانا سرش را به علامت تاسف تکان داد و گفت:" من اعمال این مرد را تائیدنمی کنم. او اگر سالم بود شاید لایق مجاز

اتی بسیار بدتر می بود. اما الان آنچه مقابل شماست انسانی است زخمی که عذاب می کشد. اگر به او کمک نکنید در مقابل وجدان و ندای درونی خودتان همیشه سرافکنده خواهید بود که چرا یک انسان را در حال ناتوانی و زجر کشیدن به تماشا نشسته اید و ارزش انسانی خود را زیر سوال برده اید. اگر شما راست بگوئید و او واقعا آدم نادرستی باشد بدانید در این لحظات با جمع کردن شما دور خودش و وادار سازی شما به کمک نکردنش باعث شده است که آخرین و گرانبهاترین داشته های شما یعنی ارزش های انسانی و اخلاقی را هم از شما بگیرد و آخرین ضربه را به روح شما وارد سازد. پیشنهاد می کنم او را به درمانگاه برسانید و درمان کنید و بعد به حامیانش خبر دهید که برای بردنش بیایند. با اینکار شما انسان باقی می مانید و او تا آخر عمر شرمنده این اخلاق و انسانیت شما خواهد بود.

تعدادی از مردم متوجه اشتباه خود شدند بلافاصله قدم پیش گذاشتند و با کمک شیوانا مرد زخمی را سوار تختی روان کردند و نزد طبیب بردند. از قضا آن مرد توانست از زخم جان سالم بدربرد و بعد از چند ماه مجددا سالم و سرحال سوار اسب شود. می گویند از آن به بعد جاده های آن منطقه از راهزن خالی شد و امنیت کامل بر آن دیار حاکم شد. همه می گفتند مرد درشت هیکل به طور شبانه روزی از آن جاده نگهبانی می کرد تا آسیبی به مردم آن دیار نرسد.


+نوشته شده در یکشنبه 90/8/29ساعت 11:9 عصرتوسط taranom | نظرات ()

یک شبی مجنون نمازش را شکست

 

یک شبی مجنون نمازش را شکست
بــی وضــــو در کوچـــه لیلا نشســـت
                                                    عشق آن شب مست مستش کرده بود
                                                    فــــارغ از جـــام الــستــش کــــرده بــــود
ســجـده ای زد بـــر لــــب درگــاه او
پــــُر ز لـــیلــا شـــــد دل پـــــر آه او
                                                    گـــفت یا رب از چه خوارم کرده ای
                                                    بــــر صلیب عـــشق دارم کرده ای
جـــــام لیلا را به دسـتـم داده ای
وندر این بازی شــکستم داده ای
                                                    نشتر عشقش به جانم می زنی
                                                    دردم از لیـلاســـــت آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم نکن
من کـــه مجنونم تو مــــجنونم نــکن
                                                    مــــرد ایــــن بـــازیــچـه دیگر نیستم
                                                    این تو و لـــیلای تو... مــــن نیستم
گــــفت ای دیــوانه لــیلایــــــت منم
در رگ پنهان و پـــیــدایـــت منـــــم
                                                    ســــالها بــــا جــــور لیلا ســـاختی
                                                    من کنارت بـــــودم و نـــشناخـــتی
عــشق لــــیلا در دلـــت انـــداختم
صد قمــــار عشق یکجا بـــاخـــتم
                                                    کـــــردمـــت آواره صــــحرا نـــــشد
                                                    گفتم عاقل می شوی اما نــشد
سوختم در حسرت یک یـا ربــت
غیر لیلا بــــــر نــــیــامد از لــبت
                                                     روز و شب او را صـــدا کردی ولی
                                                     دیدم امشب با مـنی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر می زنی
در حــــــریم خانه ام در می زنی
                                                    حــــال این لیلا که خوارت کرده بود
                                                    درس عشقش بی قرارت کرده بود
مرد راهش بـــاش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم

 


+نوشته شده در یکشنبه 90/8/29ساعت 10:58 عصرتوسط taranom | نظرات ()

 

 


   


                                  بسیج لشکر مخلص خداست .            

بسیج میقات پا برهنگان ومعراج اندیشه پاک اسلامی است وتربیت یافتگان آن ، نام ونشان در کمنامی وبی نشان گرفته اند.

 بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفهای آن بوی بهار وصل و طروات یقین حدیث عشق می دهد.

بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سر داده اند.

   من دست یکایک پیشگامان رهائی را میبوسم و میدانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت.

  حقیقتا اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم چه کسی سزوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود؟

تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقینا از برکات و الطاف جلبه خداوند تعالی بود و که بر ملت عریز وانقلاب اسلامی ایران ارزانی شد.

 من امیدوارم که این بسیج عمومی اسلامی ،الگو برای تمام مستضعفین جهان و ماتهای مسلمان عالم باشد و قرن پانزدهم قرن شکستن بتهای بزرگ ،و جایگزینی اسلم و توحید به جای شرک وزندقه، و عدل وداد به جای ستمگری و بیداد گری ، و قرن انسانها متعهد به جای آدمخوران بی فرهنگ باشد.


+نوشته شده در یکشنبه 90/8/29ساعت 10:30 عصرتوسط taranom | نظرات ()

بسیج چیست ؟ و بسیجی کیست ؟
بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد و بسیجی شاخ برگ درختیست که با ایثار و فداکاری تمام مجاهدان از صدر اسلام تاکنون پیوسته مراقبت شده تا بوی دل انگیز آن بهار صلح و امنیت را برای میهن اسلامی مان به ارمغان بیاورد و بسیجی بر بالای آن حدیث عشق را سروده است .

بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند و بسیجی دانش آموخته مکتبی است که فارغ التحصیلان آن در جنت رضوان سکنی گزیده و ثمره رشادتهای خود را در لقاء پروردگار خویش یافته اند .

بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشان گرفته‌اند و بسیجی سرباز گمنان امام زمان(عج) است که در مکتب عاشورا تربیت یافته و در دفاع مقدس خود مدرس سلسه رهجویان شهادت گشت .

بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده‌اند و بسیجی آن رزمنده پاکبازیست که شبها در فراق مولای خود نجوا می کند و روز در جهادی حضور دارد که یک روز در برابر هجوم نظام سلطه ایستادگی کرده و اینک در برابر تهاجم فرهنگی اش خاکریز زده است .

و تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیة خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد . چرا که اگر بسیج نبود در دفاع مقدس نمی توانستیم در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کنیم و هرجا که نوای دلنشین بسیج طنین انداز شده تحول عظیم ببار آورده که ثمرات آن در همه زمینه ها آشکار شده است .

بسیجی کسی است که شور و شعور را در هم آمیخته و پیوندی ناگسستنی با مولای خوبان دارد که در قالب زمان محدود نشده و همچنان ادامه دارد. تا زمانیکه کشور محتاج امنیت است حضور بسیج و بسیجی لازم و ضروری است و هیچ کشوری در هیچ زمانی بدون امنیت نمی تواند به حیات خود ادامه دهد .

بسیج یک نیروی مردمی است و به طبقه خاصی تعلق ندارد و بسیجی را می توان در هر قشری از اجتماع جستجو کردو یافت . بسیجی با ایمان عمیق توام با عواطفی که از خصوصیات ملت ایران سرچشمه می گیرد رفتار و عملکرد دشمن را رصد کرده و هرزمان لازم شد وارد میدان شده و با تفکری که از اسلام ناب محمدی(ص) نشات می گیرد به مقابله با خطرات می رود .

در یک کلام بسیجی نیرویی کارآمد و سرمایه ای گرانبها برای اسلام و انقلاب و کشور است که باوجود آن ، کشور از گزند دشمنان مصون مانده و راههای ترقی و پیشرفت با سرعتی بیشتر طی می شود و هرکس که این نیروی عظیم را انکار کند در خرد و یا صداقت او باید شک کرد .


+نوشته شده در پنج شنبه 90/8/26ساعت 11:28 عصرتوسط taranom | نظرات ()

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی علیه السلام
.

هفته بسیج را به دلاوران بسیجی تبریک عرض می نماییم .

      فلسفه تشکیل بسیج

 

تاریخچه تشکیل بسیج

بسیج یک حرکت اجتماعی است که در هر جامعه ای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشکال مختلفی در اثر شرایط خاص بوجود می آید . حتی در دوران صدر اسلام نیز به هنگام حمله کفار و منافقین علیه مسلمانان زمانی که فرمان تشکیل نیروی مبارز علیه آنها داده می شود مسلمانان داوطلبانه در مساجد گردهم می آمدند تا توان خود را از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی برای مقابله با دشمنان اسلام بسیج کنند .
امام خمینی (ره) در این رابطه چنین می فرمایند :
« قضیه بسیج ، همان مساله ای است که در صدر اسلام بوده است این مساله جدید نیست ، در اسلام سابقه داشته است و چون مقصد ما اسلام است ، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام و همه مردم و هر کسی در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و هجوم بیگانگان » .
( پرتو خورشید ، مرکز مطالعات )
در طول تاریخ اسلام و ایران همواره دشمنان سعی کرده اند به اشکال مختلف از پیشرفت و ترقی مسلمانان جلوگیری کنند .
انقلاب اسلامی ایران که الهام گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بوده از نخستین روزهای پیروزی با توطئه های گسترده و سازمان یافته دشمنان اسلام روبرو گردید . عظمت اهداف انقلاب و گستردگی توطئه های دشمنان ، ایجاب می کرد که برای حفظ و سیانت از انقلاب اسلامی و ارزشها و اهداف آن در برابر شبیخون ابرقدرتها دفاع کند بنابراین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را درون اقشار میلیونی به طور خودجوش ، حرکتی در جهت حفظ و حراست دست آوردهای انقلاب و پیروزی بزرگی که نصیب امت اسلامی شده بود ، بوجود آمد . و بنابراین بسیج در دو مرحله شکل گرفت .
 

تشکیل بسیج پس از پیروزی انقلاب اسلامی

در این رابطه پیدایش بسیج در دو مرحله قابل توجه است :
1- بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حرکتی فرهنگی بودیم که به واقع درجهت حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی مان به شمار می آید و در این مسیر شاهد تشکیل ارگانها و هسته های انقلابی نظیر سپاه ، کمیته های انقلاب و غیره بودیم که نقش مردم در این حرکت و تلاش چشمگیر و موثر بود به نظر می رسد بعد از رشد این نهادها مردم به این فکر می افتند
که بایستی جهت کسب آمادگی در مقابله با دشمنان انقلاب آموزشهای رزم نظامی را ببینند و طبیعتا حرکتی به نام بسیج در پایگاه ها و مساجد بوجود می آید که آموزشهایی هم داده می شود..
2- مرحله دوم مصادف است با تصرف جاسوسخانه آمریکا که با اشغال این لانه فساد توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شیطان بزرگ برای نجات خود از وضعیت موجود به توطئه هایی علیه جمهوری اسلامی دست زد‌ ، از جمله حمله نظامی به طبس ، غافل از اینکه شن ها مامور الهی شده و این توطئه را خنثی کردند یا مثلا حصر اقتصادی که این توطئه هم خود عاملی شد برای حرکت هرچه بیشتر مردم در جهت خودکفایی جمهوری اسلامی ایران ، ترور شخصیت های اسلامی ، کودتا و حرکتهای مذبوحانه گروهکهای چپ و راست ، « الحمد الله الذی حعل اعداءنا من الحمقا » ؛ خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد و از حماقت آنها همین بس که سنت « لا یتغیر الهی اینست که صالحان و شایستگان وارثین اصلی زمین هستند ولی آنها غافلانه هر لحظه در پی تدارک حیله جدیدی بوده و هستند و امام همیشه در جهادمان با دید وسیع و پیامبرگونه شان بخوبی دریافته بودند که شیطان بزرگ بیکار نمی نشیند لذا در 5 آذرماه 1358 تشکیل ارتش 20 میلیونی را صادر فرمودند . در این فرمان حرکتهایی را که به نام بسیج در جامعه مطرح بود تسریع نموده و انسجام بخشیدند و از آن تاریخ بود که مسوولین به این فکر افتادند که سازمانی به نیروهای موجود در جامعه بدهند و در پی فرمان امام امت ، زن و مرد ، پیر و جوان از نوجوان 12 ساله تا پیر 70 ساله عاشقانه فرمان رهبرشان را لبیک گفتند

تعریف بسیج

بسیج به لحاظ لغوی به معنای سامان و اسباب ساز و سازمان جنگ : عزم و اراده ، آماده سفر شدن و آماده ساختن نیروهای نظامی یک کشور برای جنگ می باشد . ( دهخدا ، 1372 )
به نظر ما بسیج یک حرکت منظم و سارمان یافته اجتماعی است که با توجه به فرهنگ هر جامعه و به اشکال مختلفی در اثر شرایط خاصی مانند جنگ ، حوادث غیر مترقبه و حتی در زمان صلح و آرامش به صورت آماده باش بوجود می آید .
در جامعه ما نیز بسیج یک نهاد اجتماعی است . همانند خانواده که به صورت عضوی از ساخت و نظام اجتماعی جامعه است به شمار می آید ، نهادی که با هدف پاسداری از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی بوجود آمده است و انحلال آن جز در صورت انحلال جامعه اسلامی قابل تصور نیست .
در اساسنامه بسیج مستضعفین ، بسیج را به این صورت تعریف کرده اند :
« بسیج نهادی است تحت فرماندهی مقام معظم رهبری که هدف آن نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت کامل بنیه دفاعی از طریق همکاری با سایر نیروهای مسلح و همچنین کمک به مردم هنگام بروز بلا و حوادث غیر مترقبه می باشد . » ( سپاه از دید قانون 1362 )

هدف از تشکیل بسیج

آرمان والا و ایده بلند و هدف عالی انقلاب اسلامی ما را چنین می سزد که از چار چوب مرزهای ایران بگذرد و دروازه های ملل محروم و توده های مظلوم و مستضعف جهان را بگشاید و پیام آرامش بخش و رسالت انسانی و رهائی بخش خویش را بگوش جان آنها برساند و زمینه های حکومت عدل الهی و جهانی امام عصر (عجل الله فرجه) را آماده سازد . و از این روی ، بسیج تمامی نیروهای فعال و آمادگی جهت تحقق این آرمان ارزنده انسانی ، امری ضروری و طبیعی به نظر می آید .
و از اینجا بود که امام خمینی (ره) این قلب تپنده انقلاب و پیام آور آزادی و کرامت و هویت اسلامی و انسانی این قرن جهت مبارزه همه جانبه با آمریکای جهانخوار که هر روز برای گسترش تجاوزات و سبعیت خویش ، چنگ و دندان نشان می دهد و در رویارویی با همه ابرقدرتهای تجاوزگر و تیز ، رشد انقلابی نهضت اسلامیمان روز 5/8/58 را بسیج عمومی اعلام فرمودند و هدف از تشکیل بسیج را گفتند که « مملکت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد » و در حالت کلی می توان گفت که هدف از تشکیل بسیج را قرآن بیان نموده و در سوره توبه آیه 40
می فرماید: « ‌انفروا خفاقا و ثقالا و جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل الله ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون » ؛ با کیفیت مختلف حرکت کنید و کوچ کنید در حالیکه با بار سبک هستید . مجهز باشید و جهاد کنید با مال و جانتان در راه خدا ، و یکی دیگر از هدف تشکیل بسیج را بازوی ولایت فقیه دانسته و تک تک اعضای بسیج را سلول های بافت ولایت فقیه می دانیم . بهر حال هدف از تشکیل بسیج را جذب آموزش ، سازماندهی نیروهای مردمی دانسته و اصلی ترین مساله بسیج ، بکارگیری نیروهای مردمی در ماموریتهای محوله با توجه شرایط سنی بسیجیان اعم از دانش آموزی ، دانشجویی ، کارگری ، کارمندی ، عشایر و غیره می باشد تشکیلات بسیج به علت ساخت مردمی از یک طرف و گستردگی آن از طرف دیگر باید طوری تنظیم شود که هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ بتواند کارآیی لازم را داشته باشد .
 
 

اهمیت و ضرورت تشکیل بسیج

دفاع از مقدسات و ایدئولوژی اسلام ایجاب می کند که در مقابل خطراتی که آن را تهدید می کند به گونه ای منطقی و شیوه ای صحیح با آن خطر برخورد کرد . امام خمینی (ره) در مورد اهمیت و ضرورت تشکیل بسیج فرمودند : « دفاع از اسلام و کشورهای اسلامی امری است که در مواقع خطر ، تکلیف شرعی و الهی و ملی است و برتمام قشرها و گروهها واجب است » .
همچنین اصل پیشگیری ایجاب می کند که امت اسلامی برای مقابله با هر گونه خطر احتمالی از سوی دشمنان اسلام در آماده باش کامل بسر برده و آمادگی دفاعی برای هرگونه خطری که اسلام را به مخاطره افکند را داشته باشند . فرمان صریح قرآن کریم در آیه شریفه « واعدوا لهم ما استطعتم من قوه » که برای ترسانیدن دشمنان خدا و اسلام و امت اسلامی آمده است دال بر صحت این ادعا می باشد . از اینروست که می بینیم در سفارشات اولیای اسلام نیز بر آماده بودن برای خطرات احتمالی بسیار تاکید شده است و از مسلمانان خواسته اند که درهنگام خواب وصیت نامه و شمشیر را در زیر سر قرار بدهند و این نیست جز فرمان آماده باش برای لقاء الله و همچنین برای دفاع از دین خدا ، لذا سلاله نبوت ، رهبر راحل انقلاب اسلامی در این مورد خطاب به امت اسلامی فرموده اند : « مملکت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد یکی از ابواب فقه باب رمی است . باب تیراندازی است ، آنوقت تیراندازی بوده حالا هم تیراندازی هست به یک طور دیگری » در اسلام با اینکه رهان ، یعنی یک چیزی را بگذارند برای چیزی که نظیر قمار بازی می شود حرام است برای تیراندازی حرام نیست ، برای اسب دوانی حرام نیست .
سبق و رمایه یکی از مسائل فقه است برای اینکه همه افراد مستحب است که سواری یاد بگیرند . حالا اتومبیل سواری و رانندگی را یاد بگیرند . و برای همه است که تیراندازی را یاد بگیرند ، فنون جنگی را یاد بگیرند . باید ملت ما جوانهایشان مجهز باشند به همین جهاز و علاوه بر جهاز دینی و ایمانی که دارند مجهز به جهازهای مادی و اسلامی هم باشند و یاد گرفته باشند . اینطور نباشد که یک تفنگی که دستشان آمد ندانند که با آن چه کنند . باید یاد بگیرند و یاد بدهند . جوانها را یادشان بدهید همه جا . حضرت امام اضافه می کنند که باید اینطور شود که یک مملکتی بعد از چند سالی که 20 میلیون جوان دارد 20میلیون تفنگدار داشته باشد و 20میلیون ارتشی داشته باشد » .( پیام انقلاب شماره 72 )
 
 

اهمیت و ضرورت تشکیل بسیج در جمهوری اسلامی ایران

بعد از تسخیر انقلابی لانه جاسوسی آمریکا انتظار آن می رفت که از سوی دشمن شماره یک یعنی آمریکای جهانخوار توطئه ها و تحریکها بر ضد این کشور انقلابی شدت یافته و با گسترش آنها زمینه را برای دخالت نظامی آماده نماید ، تا با حمله مسلحانه به ایران و انقلاب اسلامی ، رژیم مردمی جمهوری اسلامی را از پای در آورد ، و حاکمیت طاغوت را دوباره برقرار سازد . بنابراین مشخص بود که در این جنگ جدید امت اسلام نمی تواند فقط و فقط از مشت خویش استفاده کرده و به دفاع برخیزد بلکه ضرورت مسلح شدن و آموزش نظامی دیدن برای همه مشخص بود و احساس می شد که اگر همه مردم وارد صحنه نشوند و با کیفیت و طرز کار سلاحها آشنایی نداشته باشند نمی توانند این سلاح ها را علیه شیطان بزرگ بکار گیرند . از اینرو تشکیل بسیج در تمام قشرها ( دانش اموزی ، دانشجویی ، کامند، کارگری ، عشایری و ... ) به شکل وسیعی صورت گرفت و امام امت فرمان تاریخی تشکیل بسیج عمومی را صادر و در رابطه با ضرورت آن چنین فرمودند : « الان در راس همه مسائل اسلامی ما قضیه مواجهه با آمریکاست . باید تمام تجهیزات ما بطرف این دشمن باشد. مبادا یک وقتی یک تبلیغات سویی بشود و نظرهای ما تشتت پیدا بکند و افکارمان افکار مختلف بشود ... باید الان همه افکار ها یک چیز باشد . چطور در ان وقتی که ما مواجه با این قدرت شیطانی داخلی بودیم هیچ دیگر تشتتی در کار نبود . همه با هم یک فکر داشتید و الله اکبر می گفتید و مقابله با یک چنین قدرتی می کردید شما الان می دانید که مقابله ما با یک قدرتی است که قدرتش صدها برابر زیادتر از آن قدرت قبلی است . شما امروز یک چنین حالی دارید و مملکتمان یک چنین حالی دارد . مملکت شما الان یک حالی دارد که اگر دیر بجنبیم برای همیشه تا آخر از بین رفته ایم . همه باید یکصدا باشند .سرو صدای امروز حفظ مقابله با آمریکاست ... باید همه قوایمان را مجتمع کنیم برای نجات دادن این کشور باید اگر مسائلی برایمان پیش بیاید هرچه هم سخت باشد تحمل کنیم . باز هم من تکرار می کنم که بدانید شما با یک قدرتی مواجه هستید که اگر غفلت بشود مملکتتان از بین می رود ، غفلت نباید بکیند غفلت نکردن به این است که همه قوا را و هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید ، هرچه تظاهرات بر ضد آمریکا بکنید قوای خودتان را مجهز بکیند و تعلیمات پیدا کنید و به دوستانتان تعلیم بدهید » ، که امام (ره) دقیقا با فرمایشات پیامبرگونه خود ضرورت تشکیل بسیج را ترسیم نمودند .


+نوشته شده در پنج شنبه 90/8/26ساعت 10:14 عصرتوسط taranom | نظرات ()
   1   2      >